فرهنگ و اخلاق و هویت آنان را زیر سوال برده و با کمک دوربین و القا به مخاطب کثیر، نابود کنند ؟
محمد رضا خورشیدی پاچی (فعال فرهنگی) - تکرار تجربه هجو فرهنگ های اصیل بومی قبل انقلاب بوسیله صدا و سیما
امام خمینی : صدا و سیما باید دانشگاهی عمومی برای هدایت و تربیت مردم باشد
در فیلم سازی که صنعت آن از شرق تا غرب عالم را در نوردید انواع آن را مردم جهان شبانه روز به نظاره نشسته اند ، فیلم هایی با سبک های امپرسیونیسم و، اکسپرسیونیسم و... و با تم های تاریخی ، اجتماعی ، سیاسی ، مستند ، سریالی ، سینمایی ، تله فیلم ، انیمیشن و...در روزگاری که صنعت فیلمسازی به ایران وارد شده است فیلمسازان با اندک تجربه خود ، فیلم می ساختند در انواع واقسام تم ها ، اما در یک چیز همه آنها یکدل و هم عقیده بودند ، تا فیلم های خوب به منصه ظهور و بروزبرسد.
با همه وسواس ، آگاهانه و یا غیرآگاهانه در لابلای آن ، فیلم فارسی هایی ساخته می شد که فرهنگ و قوم های اصیل و هویت بومی را مورد اهانت و توهین و هجمه قرار میداد ، که تاثیر آن را هنوز پس از سالیان دراز وحتی با دگرگونی مشاهده می کنیم ، در این میان با بروز و ظهور فیلمسازان نسل دوم و سوم ، صنعت فیلمسازی ایرانی ، اعتباری صد چندان پیدا نموده و نه تنها در ایران یا کشورهای منطقه بلکه در جهان به عنوان فیلم های خردورز و مغز دار ومعتبر اخلاقی و فرهنگی در رده فیلم های الف مطرح است .
متاسفانه تلویزیون ملی که مخاطب چندین برابر از سینما را داراست ، دوران طلایی فیلم سازی و سریال از جمله سلطان شبان ، ابن سینا ، امام علی ، برره ، زیر آسمان شهر ، گنج مظفر و ده ها فیلم و سریال ...
اکنون با فقر و حذف نویسندگان فرهیخته و زبر دست و خردمند به نویسندگان درجه دست چندم و با کارگردانان پول پرست و بی عاطفه به سریال هایی رو آورده که هجو و لودگی و بی محتوایی از آن موج می زند.
اگر تلویزیون ملی بخاطر تخریب قومی ، پس از نمایش قسمت های اولیه با اعتراض بختیاری ها مجبور به عدم نمایش می شود ، چه کسی پاسخگویی این همه هزینه و اصراف را خواهد داد ، سریالی که براحتی با اعتراض هموطنان محکوم به عقب نشینی می شود .
ایا سریال سرزمین کهن ، از لحاظ مخاطب شناسی تراز ندارد که با همه خرج ها براحتی نمایش آن ، بسته می شود ؟ اگر چنین باشد تکلیف سریالی مثل پایتخت که مردمی با عقبه فرهنگی مثبت و کهن را مورد هجمه و حمله قرار می دهد ، سریالی که مردم آن منطقه به نزدیکی و همراهی علویان مشهورند ، چه کسی اجازه می دهد سیروس مقدم و محسن تنابنده این همه کودنی و عقب افتادگی را به مردم باهوش و صمیمی و ساده دل و مهربان نسبت داده و فرهنگ و اخلاق و هویت آنان را زیر سوال برده و با کمک دوربین و القا به مخاطب کثیر، نابود کنند ؟
چرا باید مراسم عروسی های زیبای مردم مازندران با عروسی لودگی و مسخره بازی و کودنی شباهت سازی شود . یک فیلم و المان های آن و هدفش تا کجا به سرگرمی می پردازد ، که اندازه و مقیاس آن مشخص نیست .
چرا باید فیلم هایی نظیر اخراجی ها و پایتختی ها اجازه اکران و نمایش بگیرند که هیچ شباهتی با ارزش های عنوان آن ندارد ؟ سریال پایتخت چگونه به خود اجازه می دهد با استفاده از یک بازیگر مشهور، پیر مردان غیور و با صفا و اصیل را مورد تمسخر قرار دهد و آنها را عقب افتاده و کودن به مخاطب القا کند ؟
مازندرانی ها ده سال دیگر به جوانانی که اکنون ده ساله هستند و پای رسانه ملی اینگونه آموزش می بینند و تصویر بابا بزرگ ها را دریافت می کنند این کژاندیشی را چگونه از ذهن حک شده آنان حذف کنند ؟ آیا سازندگان فیلم فارسی پایتخت ، تاثیر مخرب کوتاه مدت این انحراف را مثل نگارنده در دیالوگ های مسخره آمیز دانش آموزان به یکدیگر در مدارس ، مشاهده و لمس نموده اند ؟
بچه های 5 تا 12 ساله ، ده سال دیگر ، مازندرانی سالمند و میانسال را به چه دیده ای می نگرند ، آیا جز نقش خمسه (عمو پنجعلی) چیز دیگری از آن بیرون می آید ؟ مازندرانی که شهید شیرودی ، شهید کشوری ، علی رضا نوری و حاج بصیر، هر کدام یک فرمانده لشکر بوده اند و لشکری را که در آن مهندس و دکتر و بنّا و کشاورز و دانشجو و دانش آموز ومعلم بوده اند را هدایت و راهبری کرده اند ، مازندرانی که با صدها نفر از تحصیل کردها و نخبگان آن در سراسر جهان با نخبگی و فرهیختگی زبانزد عام و خاص اند ، ده سال دیگر چه چیزی از ذهن های القا شده دریافت می شود ؟ یادمان نرفته در قبل از انقلاب فاجعه توهین به فرهنگ مردم گیلان و جوک های کوچه بازاری چه بر سر فرهنگ بومی آورده؟
سازندگان و مسئولین رسانه ملی سریال پایتخت ، چه خصومتی با مردم مازندران و با فرهنگ مازندران دارند که اینگونه به حلاجی و هجو فرهنگ آن پرداخته اند ؟ اگر قوم بختیاری یا قوم شریف ترک یا کرد و بلوچ بوده اند اجازه حتی قسمت اول ، اولین مجموعه را می دادند ؟
جای بسی شگفتی هست که بزرگان مازندران لب از لب نجنباندند و بی خیال به تماشای این مجموعه کذایی و توخالی و بی محتوا نشسته اند تا عده ای برای پول و پر کردن سرگرمی نامه به هر قیمتی اینطور به اسطوره های زبان و فرهنگ کهن بتازند .
شاید از تهران نشینان غیر مازندرانی انتظاری جز این که بخندند و خوش باشند نباشد ، اما از مازندران و مازندرانی انتظار است که بر این سریال و نویسندگان و عوامل و مشاوران آن بر اساس نقادی و منطق و برهان بتازند و اعتراض کنند که دیگر خیال خام بازی و هجو فرهنگ یک سرزمین را برای پول حتی در ذهن خود نداشته باشند ، چه برسد به ساخت و نمایش یک سریال که همه می دانیم چه مخارج هنگفتی بر کیسه بیت المال تحمیل کرده است
انتظار این است مسولین مازندرانی از تاثیر بد آموزی این سریال که در سالهای بعد در ذهن بچه های کم سن و سال مازندرانی وعلی الخصوص غیر مازندرانی در اقصی نقاط کشور در بر خورد با مازندرانی ها از نظر روانشناسی و روانشناختی پیش خواهد آورد از هم اکنون برای جلوگیری آن چاره سازی کنند تا فرصت نسوخته ، مسئولین تلویزیون را متوجه کنند که چه کلاه گشاد و بی قواره ای بر سر فرهنگ می گذارند.
نقد سریال از لحاظ فنی و محتوایی باشد برای فرهیختگان و دلسوزان سرزمین مازندران وفرهنگ دوستان ایران ، و شاید فرصتی و مجالی برای نگارنده در آینده .
تا بعد خدا نگهدار
محمد رضا خورشیدی(فعال فرهنگی) سوم فروردین 93
نظرات